کد مطلب:38612 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

گنجینه پرسمان » اهل بيت

ماجراي فدك و قضيهء سيلي خوردن حضرت زهرا3چيست ؟

فدك سرزميني آباد و حاصل خيز بود كه در نزديكي خيبر قرارداشت . يوشع بن نون , از سران فدك , آن سرزمين را به پيامبر6تسليم كرد تاپيامبر با آنان بجنگد و يهوديان زير لواي اسلام و تحت حمايت مسلمانان زندگي كنند و مورد تعرّض آنان قرار نگيرند. چون اين سرزمين , بدون جنگ به دست پيامبرافتاد, اختصاص به ايشان داشت و پيامبر آن را به فاطمهء زهرا3بخشيد.

محدّثان و مفسّران شيعه و گروهي از دانشمندان سنّي مي نويسند: وقتي آيه ء نازل گرديد, پيامبر سرزمين فدك رابه فاطمه 3بخشيد. پس از در گذشت پيامبر, به خاطر اغراض سياسي , دخترپيامبر را از مِلْك خود محروم كردند و كارگران او را از آن جا بيرون نمودند. اودرصدد بر آمد حقّ خود را از خليفه , با دختر پيامبر رو به رو شد و از جريان آگاه گرديد و قباله را گرفت و پيش خليفه آورد و در محضر وي آن را پاره كرد.(1)

كتك خوردن زهرا3مغيرة بن شعبه و قنفذ از جمله كساني بودند كه فاطمه ءزهرا3را زدند.

در احتجاجي كه امام حسن 7با معاويه و همدستانش از جمله مغيرة بن شعبه داشت , فرمود: اي مغيره ! تو بودي كه به مادرم فاطمه , دختر رسول خدا آن قدر زدي كه او را خون آلوده كردي و فرزندش را سقط كرد!(2)

و بعد از وفات پيامبر6و جريان سقيفهء بني ساعده و تعيين ابابكر به خلافت ,براي اين كه از علي 7بيعت بگيرند, عمر به قنفذ دستور داد: برو به علي بگو كه خليفهء رسول اللّه تو را مي خواند. قنفذ آمد و پيام را رساند, امّا علي 7در خانه نشسته بود و براي بيعت با ابوبكر حاضر نشد. عمر عصباني شد و با خالدبن وليد وقنفذ و تعداد ديگري آمدند و دستور داد هيزم جمع كنند, تا خانهء علي 7را آتش بزنند. عمر فرياد مي زد و فاطمه پشت در آمد, ولي در را باز نكرد. عمر دستور داد دررا آتش زدند. در, نيم سوخته شد و به آن فشار آوردند. فاطمه پشت در بود و آن چنان به او فشار آمد كه فرياد زد: واي يا رسول اللّه !. عمر شمشير را از غلاف كشيد وبه پهلوي زهرا فشار آورد و تازيانه را بر بازوي زهرا زد و صداي شيون و ضجه ءايشان بلند شد. مردم آمدند و مي خواستند علي را دست بسته , به مسجد ببرند, تا باابوبكر بيعت كند. فاطمه 3مانع شد. قنفذ با تازيانه , آن قدر به بازوان فاطمه زد كه بازوان زهرا تا هنگام شهادت ـ 75يا 95روز بعد ـ ورم داشت .(3)

(پـاورقي 1.جعفر سبحاني , فروغ ابديت , ج 2 ص 670 با تلخيص .

(پـاورقي 2.بحارالانوار, ج 43 ص 197 شيخ عباس قمي , بيت الاحزان .

(پـاورقي 3.بحارالانوار, ج 43 ص 197 الامامة و السياسة, ابن قتيبه دينوري , ج 1 ص 14